بعد مرگ
شکم این بچه گنجشک ها را سیر کنم
شرف دارد، تا این که سروکارم بیفتد
به مورچه های قصاب قبرستان...!
سلام خواهرم...ممنونم خوبم
خواهش میکنم ایرادنداره...
لطف دارید
خواهش میشه
ممنون که سرزدیدبسیارعالی دستتون دردنکنه
مویدباشید
اسمان همیشه ابری نیست..
ممنون از توجه تون به نظرات.
دلنوشته تنها
سلام
چقدر وب لایک قشنگی دارید چقدر دم و دستگاه خیلی جالب اگر اجازه بدهید بعضی از مطالب شما را استفاده کنم
سلام دوست عزیزممنونم ازحضورتون
چشماتون قشنگ میبینه
باذکرمنبع ایرادی نداره
شقایق
سلام
-------------------------
فاجعه رفتن او
چیزی را تکان نداد
من هنوز هم چای میخورم
قدم میزنم
هستم!
اما تلخ تر...
تنهاتر...
بی اعتمادتر..
نفسم نفستوخیلی میخاد…به نفست بگو نفسمو بخاد….اگه نفست نفسمو نخاد… به نفسم میگم بند بیاد
شقایق
دلــم فـیــلــم بــلــنــد مــی خــواهــد
یـه واقــعـیـتـــ عــاشــقــآنــه
بــا پــر از سـکــانــس هــای بــا تــو بــودن
و یــکـــ دکــمـه ی تــکــرار
امیدوارم احوالت خوب باشه
ببخش با تاخیر اومدم
حق با شماست. اما فراموشتون نکردم. مگه میشه داداش خوبمو فراموش کنم
ممنونم اومدی و به خواهرت سر زدی
بلاگ خیلی خوبی داری
مطالبتو تا حدودی خوندم. کوتاه نوشتهای جالبی بودند. مخصوصا حکایت این مورچه های قصاب..
باز هم به خواهرت سر بزن
در پناه حق باشی
حالا که اینجا به جای اون آیکونهای بامزه میشه متن رو ویرایش کرد منم یه کم خوشگلش کردم
برای داداش مهربانم...{گل}