تمام
- اختصاصی
- حوصله خدا
- فلسفه چادر!
- تفکر کودکانه!
- خودم را
- کمی دلتنگ
- امام هشتم
- داستان سقیفه
- متلک گرگ ها
- خواستن!
پربیننده ترین مطالب
- خواستن!
- اختصاصی
- کم و زیاد
- کولرگازی!
- روز پدر!
- دستان ظهور
- رابطه سکسکه ایی!
- نسخه...
- یک مشت ادعا
- عشق
بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین بَقیّةَ اللهّ خَیرَاً لَکُم اِن کُنتُم مؤمنین
عشق آسمانی...
ای غصه هایت قاتلم ، هر شب دعایت می کنم
داغت نبینم جان من ، جانرا فدایت می کنم
باید بلرزد قلبشان وقتی شنیدن این سران
گفتی که من فعلا فقط دارم: نصیحت میکنم
من با تو تنها ای علی ، عهد اخوت بسته ام
محض گل روی شما: دارم رعایت میکنم
همین پیش پایتان
اوباما گفت:
همه گزینهها از جمله گزینه نظامی علیه ایران روی میز است
تحریمها ایران را پای میز مذاکره کشاند!
اقای اعتدال و امید
آقای خیلی ظریف
و به به و چه چه کنندگان
نشست مشترک با آن کر و
اس بازی و تلفن پرزیدنت ها
هو تو تو، سابیدید به الک!
گفتی
چشم بگذار
گفتم به چشم
حالا رفتی قایم شده ایی
همین گوشه کنارهای دلم
باید بیاییم پیدایت کنم خدا....
همیشه
دیر می رسم
آن از مدینه
این از کوفه
آن هم از کربلا
نکند تکرار شود
این قصه در ظهور؟!
حیا پر
خدا پر
من پر
بیا دوباره
بازی کنیم خدا
فقط اگر بشود
حیا نپرد
تا تو
تا من
باشیم
کنار هم!
هردو مسجد رفتند
یکی برای شهید شدن و
یکی برای شهید کردن!
و من از خود می پرسم
می روم مسجد تا...؟
در نزدیکی خدا
تمام تکه های گمشده ام
افتاده اند
گفت بیا
برای خودم بود
نه خودش...!
می خواست
ناقص نمانم و مفلوک
مثل این روزها...
برای خودم گفت بیا
کاش می فهمیدم
و شاید هم
ان تکۀ فهم من
کمی جلوتر
پیش پای خدا
افتاده باشد
باید سجده ایی
کنم زودتر!
امشب
راه که می روی
حواست باشد
تنت به تن
که می خورد
آری امشب
راه بندان فرشته هاست
آمده اند برای تو
امضا بگیرند
از امام زمان...
هرچه را نمی خواستیم
برای خدا دادیم!
و هر چه او می خواست راحسین دنبال نتیجه نبود
او تمام تلاشش را کرد
اما من
با تردید در نتیجه
قید تلاش را میزنم!
نگاه اول
حق میدهم به مشک
طاقت نیاورد تا خیمه گاه
روضه هایی که
تو شنیده ایی
او دیده است!
نگاه دوم
حق میدهم به مشک
به حسین نرسیده
بغضش ترکید...
کربلا قسمتت شود
می فهمی حال مشک را...
نگاه سوم
مشک می خواست
با قطره های آب
نشانه گذاری کند
از علقمه تا خیمه گاه را
تشنه که باشی
تشخیص سخت میشود
بین فرات و سراب ها!
نگاه چهارم
آب خود را ریخت
تا سبکتر شوی و
او را زودتر
به خیمه ها
برسانی!
مشک هم
مجنون حسین
شده بود
نگاه پنجم
هرگاه در تعزیۀ اهل آسمان
به صحنۀ تیر خوردن مشک می رسند
ابرها نقش مشک عباس را بازی می کنند!
آری از "باران" بیشتر برایتان بگویم؟!
می بینم
فردایی که
تذکر میگیرند محجبه ها
از گشت ارشادی ها...!
آب خود را ریخت
تا سبکتر شوی و
او را زودتر
به خیمه ها
برسانی!
مشک هم
مجنون حسین
شده بود
خدایا
به دنبال حق بودم
سر از باطل در اوردم!
حالا این تو و این گردن
باریکتر از موی ما
در روزگاری
که گفتن علی جرم است
وسط معرکه فریاد می زند
"اَنا عَلِیُّ بنُ الحُسینُ بنُ عَلِیٍّ"
پس اربااربا شدنش
تعجبی نداشت
کربلا
تصفیه نژادی
علی ها بود!
خدایا
دست گیری از
زمین خورده ها را
دوست داری!
باشد زمین می خورم
کو گناهی؟!
خدا تو را
امیر المومنین خواسته بود
مردم تو را
امیرالمظلومین خواستند!
پیشانی ام را
محکم به مُهر می فشارم
نه،خدا، نشد
در این سجده هم
تو را به خاطر نیاوردم!