چقدر سخت است
وقتی قرار می شود
به کسی رای بدهی
که جز لبخند و سکوت
چیزی در چنته ندارد!
دارد دلم برای احمدی نژاد
تنگ می شود!
ترجمه انگلیسی:
When the
Who Voted for Debt
The only smile and silence.
Something has to offer!
Yes I Ahmadinejad
Miss!
چقدر سخت است
وقتی قرار می شود
به کسی رای بدهی
که جز لبخند و سکوت
چیزی در چنته ندارد!
دارد دلم برای احمدی نژاد
تنگ می شود!
ترجمه انگلیسی:
به احمدی نژاد محکم رای دادند این شد!
به این ها که دل و دست ها می لرزد
خدا رحم کند!
ترجمه انگلیسی:
Ahmadinejad was voted into tight!
This shakes the hearts and hands
God's mercy!
این روزها بین جلیلی و قالیباف در رفت و امدم!
تکنو کرات بودن و مواضع دوپهلو و کمی زرنگ بازی و ادای امروزها را در اوردن و...
از همه مهمتر حمایت لاریجانی و سازمان تبلیغات از قالیباف مرا از او دور می کند!
مزیت او هم کار اجرایی و حمله به کوی دانشگاهست!!(ببخشید اشتباه شد)
و از اینکه بی بی سی بدش را می گوید کیف می کنم!
اما جلیلی ارزشی بودن و به ظاهر انقلابی تر بودنش مرا به او نزدیک می کند
ولی کار اجرایی نداشتن و دانشگاه امام صادقی بودنش به خصوص!
و ترس از اینکه مبادا کاندیدای بی سروصدای بهاری ها باشد از او دور تر!!
بماند که او را می بینم خاطرات شیرین احمدی نژاد 84 خاطرم زنده می شود!
و بعد تلخی احمدی نژاد 92...!
باید هنوز منتظر بمانم هنوز...!
یا به قول خودمان
هنوزشه!
پی نوشت:
خواستید یاری ام کنید
ملتی معطل ما مانده اند!!
همه رفته اند مرخصی
انتخابات است و
نان در ستادبازی!
مانده ایم متحیر
کشور را چه کسی
اداره می کند؟!
ترجمه انگلیسی:
All have gone on leave
Elections and
Stadbazy bread!
've Been puzzled
Who's the
Runs!
به تخصص رای بدهیم
یا به تعهد؟!
در بین کاندیداها
هر دو را با هم نمی بینم!
شما اگر مجبور باشید
به یکی از این دو
کدام انتخابتان است؟
تعهد یا تخصص؟
ترجمه انگلیسی:
Expertise to vote
Or obligation!
Among the candidates
I do not see both of them together!
If you have
One of the two
What is the choice?
Commitment or expertise?
بعد رد صلاحیتش
و انزوای مریدش
باید باروبندیلش را جمع کند
برود به جایی که
به آن تعلق دارد!
یعنی معبدی در چین!
کار کردن در ستادهای انتخاباتی...
مصداق همین حدیث است!
که عده ایی برای دنیای دیگران
آخرتشان را خراب می کنند!